یه وقتی میانگین  نمرات ادم تاپا!  اونایی که همت داشتند  ، جلودارای هر کار(+ یا -)  همه بود  19 - 20

الان شده 12-13

فکر کردم که 15 باشم  میزنم جلو. البته جلو که هستم  از این باب که صدای دهل از دور خوش است .از نظر دیگران اره خیلی جلو هستم

 

ولی خودم خیلی غمگینم  نمره من باید از بیستم بالاتر میرفت . خودم اصلا قبول ندارم جلو هستم 

درونم اتیشه 

وقتی بهم میگن استاد -بیچاره ها نمیدونن -میخوام  داد بزنم 

 

الان مدتیه تحت فشارم احساس میکنم  اگه نجنبم کم میارم .نمیتونم دووم بیارم 

باید برم اونجایی که باید باشم 

الکی فاصله انداختم 

 خدا رو شکر باید کنم به خاطر اینکه جایی اومدم و اتفاقایی افتاده که دارم اینو میفهمم 

امسال که دیگه نذاشتم کسی بگه استاد

به حرف درونم گوش دادم 

گفت ببین اونا نمرشون پایین از تو شده  .تو تحت یه عنوان حالا شدی استاد  ولی خودت که میدونی خیلی  پایینی

  جمع کن بساطتو.اره بالاتری از اونا ولی خیلی پایین تری پیش خودت خیلی  اونچیزی که میتونی باشی ،نیستی 

پس تا نشدی نکن اینکارا رو  .

راس میگه خیلی میترسم  که راضی بشم به همین 

همش غصه میخورم 

به خودم میگم 

ای وای 

زود باش  تا 30 سالت نشده  جون بکن  

ولی واقعا سخته  خیلی سخت 

سخت تر  از لاغر کردن !

 

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها