ایام من



بازم نشد 

نمیدونم چیکار کنم

نمیشه نمیشه   همش وقتا رو تلف کردم  باز میگم هنو وقته

فردا معلوم نیس چی میشه

باید میدونستم  زرنگتر ازین حرفاست 

و من باز تا الان همونجورم

کی میشه بتونم بشکنم این حالتمو؟

---نشد  نا امیدم بازم نمیشه


این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر

وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین

وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق

بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.


این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.


امروز هم گذشت همونجوری و داره میگذره مثل همیشه 

دور خودم انگار میچرخم

چون داشت دیرم میشد اول با اسنپ خودمو به مترو رسوندم   بعدشم مترو و بعدشم بی ار تی. وقتی با بی ارتی میرم احساس بهتری دارم 

برگشت همیشه با مترو باید بیام -

بعضی وقتا از مترو حالم بهم میخوره  بخصوص اگه کل مسیرو مجبور باشم سرپا وایسم 11 تا ایستگاه باید برم  بعدش خط عوض کنم بازم 6 تا ایستگاه دیگه 

دریافت


یه وقتی میانگین  نمرات ادم تاپا!  اونایی که همت داشتند  ، جلودارای هر کار(+ یا -)  همه بود  19 - 20

الان شده 12-13

فکر کردم که 15 باشم  میزنم جلو. البته جلو که هستم  از این باب که صدای دهل از دور خوش است .از نظر دیگران اره خیلی جلو هستم

 

ولی خودم خیلی غمگینم  نمره من باید از بیستم بالاتر میرفت . خودم اصلا قبول ندارم جلو هستم 

درونم اتیشه 

وقتی بهم میگن استاد -بیچاره ها نمیدونن -میخوام  داد بزنم 

 

الان مدتیه تحت فشارم احساس میکنم  اگه نجنبم کم میارم .نمیتونم دووم بیارم 

باید برم اونجایی که باید باشم 

الکی فاصله انداختم 

 خدا رو شکر باید کنم به خاطر اینکه جایی اومدم و اتفاقایی افتاده که دارم اینو میفهمم 

امسال که دیگه نذاشتم کسی بگه استاد

به حرف درونم گوش دادم 

گفت ببین اونا نمرشون پایین از تو شده  .تو تحت یه عنوان حالا شدی استاد  ولی خودت که میدونی خیلی  پایینی

  جمع کن بساطتو.اره بالاتری از اونا ولی خیلی پایین تری پیش خودت خیلی  اونچیزی که میتونی باشی ،نیستی 

پس تا نشدی نکن اینکارا رو  .

راس میگه خیلی میترسم  که راضی بشم به همین 

همش غصه میخورم 

به خودم میگم 

ای وای 

زود باش  تا 30 سالت نشده  جون بکن  

ولی واقعا سخته  خیلی سخت 

سخت تر  از لاغر کردن !

 

 


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها